دقیقه ها مادر شدند
در بی انتهای جاده ها
زمانی که انتظار در گوشه ی چشمانت خوابیده بود
و می گفتی زمان توقف دارد
و دیگر ثانیه ای برای تردید نیست
و خدا در درآسمان آبی لبخند می زد
و همواره انسان در سفر متولد شده است
حتی زمانی که که دیگر انتظار ها مرده باشد
قسم می خورد
در مرگ آرزو ها نیز انتظار زنده است
انتظاری برای مرگ
من از دقیقه ها می پرسم
که امروز مادر کدام فردای من می شود؟
درود
من در وبلاگم درباره چگونگی پیدایش جهان پس از مرگ در ادیان مختلف نوشتم لطفا" آن مطالب را بخوانید و بگویید نظر شما در این باره چیست
با تشکر[گل]
سلام...
خیلی لول آپ نوشتی... با منطق بالا...
(که امروز مادر کدام فردای من می شود؟)!!!
همیشه فردای مادر فردای ما میشه...
امروزی وجود نداره ما همیشه در فرداها هستیم...