زمان بی انتها می رود
و سهم هر یک از ما چند ثانیه از آن
ثانیه ای برای عشق
ثانیه ای برای نفرت
و زمانی برای زندگی
و زمانی برای مرگ
و شاید پایان ما فقط مشتی از خاک باشد
و این تنها حقیقتی است که هرگز نمی توانیم تغییردهیم
زمانی می جنگیم
و تمام عمر ما انتظار است
انتظار برای هر آن چیزی که تو زندگی تصور می کنی
و لحظه ای که زندگی قدمی به ما نزدیک می شود
دستان سردخاک ما را به آغوش می کشد
و این تنها فلسفه ی زندگی عشق است
و گفت: بگو خدا نیز عاشق است
و سهم من از عشق خدا چگونه خواهد بود
ثانیه هایی که خدا عاشق ماست
و ما حتی از عشق درنگ داریم
و من ندانستم چگونه باید عاشق خدا بود
زمانی که در سکوت من با من سخن می گوید
آنچه را که دوست دارم به من می گوید
تمام واژه ها و احساسی که دوست دارم لمس کنم
خدا در دل با من می گوید
همیشه دوست دارم مرا به خاطر اشتباهات ببخشد
و او نیز مرا م بخشد
و هرگز مرا سرزنش نمی کند
و آن گاه که به انتهای راه می رسم
دوباره برایمراهی زیباتر می سازد
و این تنها عشق بزرگ ماست
و به قدری عاشق تو خواهم شد
که از روح خدایم در تو باشد
خدا میان ماست
روح خدا در دستان ماست
در دستان مرد فقیر
پیرزن سالخورده
کودک آدامس فروش
و تو و تنها تو ....
و عشق را آموختم
آن گاه که گمان می کردم
مرا فراموش کرده است
او عاشق بود
و عشق میان ما حصاری ساخت
و تو هرگز نخواهی دانست
که این حصار خود به رنگ عشق است
و از آن زیباتر است
و تنها کار آن حفاظت است
حفاظت از تمام ثانیه هایی که می ترسیم گم شویم
و به حقیقت بی عشق زندگی کردن همانند مردن است
و حتی با عشق زندگی کردن همانند بردگی است
چرا خود یاد نمی گیریم که می توانیم عشق باشیم
من از معشوقه ها بیزارم
از عاشق ها می ترسم
و تنها کدام است
؟
آن که تمام وجود او عشق است
و بی معشوق
و بی عاشق باز هم عشق خواهد ماند
ساکت و بی صدا
بی آنکه گرمی نگاه دیگری او را از تو بگیرد
و معشوقت را به عاشق دیگری بدل سازد
و دستان گرمی او را از تو می گیرد
و عاشق دیروز تو معشوق دیگری می شود
و این دوباره و دوباره تکرار می شود
چه کسی جز خدا می تواند همیشه ی واژه ی عشق ما باشد
من به تنها واژه عشق ایمان خواهم آورد
نه به ایمان دیروز تو..
به ایمانی که که آتش را گلستان ابراهیم ساخت
نوزاد یک روزه را صدایی شد
که من هنوز در انتظار اویم.........
سلام د.ست من.قلم زیبایی داری. ای من هم مینویسم هم شهر هم متن...هم غز هم سپید..
چقدر خوب میشد اگه با اولین تبادل نظر تبادل لینک هم میکردیم....اگه نشه هم حتما یه سر بزن..خیلی دوست دارو از نظرات یکی مثل تو بهره ببرم...
سلام
مطالبت خیلی زیبا بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود.................
به وبلاگ منم یه سری بزن!!!!!!!!
باز هم سر بزن و از نظرات زیبایت بهره مندم کن منتظرتم..راست...زمان گذشت زمین چرخید مارا گذاشت ازما گذشت...تقدیم به الهام خانم؟اگر اشتباه نکنم اسم تو وبلاگ ونظرات یکی نیست؟چرا؟
سلام...
من با تو هم عقیده نیستم...
دوست داشتن واقعی بر تر از عشقه...
یابهتر بگم عشقی وجود نداره و عشق تنها ساخته ذات انسانه که به دوست داشتن زیادی و با صداقت گفته میشه...
سلام.
خط خطی کردم دلمو. بعد که خوب خطا رو پاک کردم. دیدم تنها یک نوشته مونده که با خودکار نوشتم .
خودم ننوشته بودمش . کار کار یکی دیگه بود. کسی که وقتی دل و ساخت همونجا توش نوشت.
عشق
مرسی از نوشته زیبات.
سلام دوست عزیز
وبلاگ من می خواد بعضی لینکارو حذف کنه منتظرت هستم واگر نیایید لینکتون حذف میشه
آخه تعداد لینکا زیاده
راستی تا جمعی بیایید
سلام...
سهم ما فقط لحظه ای از همه اینها باهمه...
عشی یک ذات مقدسه که به دوست داشتن از ته ته ته دل گفته میشه...
سلام
وبت حذف شد
اگه مشکلی بود بیا بگو